رضا ایجاب دامپزشک
دکتر دامپزشک بودن گاهی معنا پیدا میکند با تب مالت گرفتن و تمام عمر را با درد و ضعف سپری کردن. این روزها آنقدر در بین دامپزشکان کلینیسین شایع شده که بهتر است بگوییم تب مالت با دامپزشکان معنا پیدا میکند و این تنها نمونه کوچکی است از خدمات نانوشته دامپزشکان؛ دکتری که همدمی با اهالی دشت و دمن را پیشه کرده و پیشانیبهپیشانی حیوانات دردمند میساید و در تمام این سالها کمتر کسی از آن سخنی گفته است.
حال اینکه دشمنی به نام خشکسالی نیز چند سالی است «پای» که چه عرض کنم، یورتمهوار در این عرصه جولان میدهد و اوضاع سختتر هم شده است. دامپزشکان نیک آگاهند هر روز که از خانه بهر لقمهای نان بیرون رفته اگر کمی پایشان بلغزد آنفلوآنزا، سل، هاری و دهها بیماری مشترک و صد البته خطرات جانی گوناگون در کمین نشسته است. برای همین است که دامپزشکان ٦، ٧سال از بهترین لحظات عمرشان را صرف میکنند تا آماده شوند برای آغاز سفری که سرشار از رمز و رازهایی است که تنها در عمل میتوان با آنها روبهرو شد.
گویی دامپزشکان هر آنچه به جنبندگان خدا مرتبط است از چرنده و پرنده گرفته تا ماهی و زنبور، گرگ و گوسفند، حرامگوشت و حلالگوشت را علیالقاعده باید بدانند. دارو و غذا، آناتومی و بافت، پاتولوژی و فارما، انگل و باکتری و خلاصه هر آنچه به اصول پایه انسانی مرتبط است نیز علیالاصول میدانند. همینطور علومی چون جراحی، آندوسکوپی، فیزیوتراپی و دندانپزشکی نیز در این رشته تازگی ندارند.
لیک آنچه دامپزشکان علیالخصوص دکترهای ناظر بهداشتی این روزها از آن ناآگاهند کمی عجیبتر است: «شیر معیوب را دور ریختیم، چرا دامدار آزرده شد؟! قصابی غیر بهداشتی را پلمپ کردیم، چرا قصاب تهدید کرد؟! ماهی فاسد را تحویل نگرفتیم، چرا راننده خشمگین شد؟! گوشت مبتلا را معدوم کردیم، چرا مدیرعامل اخراجمان کرد؟! جلوی خط تولید آلوده را گرفتیم، چرا رئیس چپچپ نگاهمان کرد؟!»
شاید به همین دلیل است که گاهی دامپزشک و دامپزشکی خطاب شوخیها قرار میگیرد! شاید خیلی چیزها هست که هنوز، دامپزشکان از آن بیخبرند، شاید هم راست میگویند ناظران بهداشتی جلوی تولید را گرفتهاند، تعامل ندارند. ولی مطمئنا هیچ شایدی در کار نیست آنجا که پای اخلاق و وجدان آدمی در میان باشد، البته شاید! آقا و خانم دامدار، قصاب، راننده، مدیرعامل و رئیس امروز اگر گوشتی خوردید یا شیری نوشیدید لاقل کمی آسودهتر آن را میل کنید که دامپزشکان ناظر بهداشتی شبانهروز در کشتارگاهها، دامداریها، مراکز فرآوری و بستهبندی بر بهداشتی بودن این اقلام نظارت میکنند و جلوی فشارهای گوناگون ایستادگی کرده تا محصولی سالم تولید و عرضه شود. ولو نهچندان با فراخ بال!
از سگ و گربههای خیابانی گرفته تا یوزپلنگان آریز بافق، سیاهگوشان عباسآباد نائین و دلفینهای ساحل جاسک تا دامداری های «کناره» مرودشت و گوشتهای آویزان در قصابیها و ماهیان مانده در تور صیادان در قبال همه و همه خود را مسئول سلامت و بهداشت آن میدانیم، چراکه با علم به همه این دانستهها و ندانستهها دامپزشکجماعت قدم در این وادی پرطمطراق نهاده و صد البته سنگینی این رسالت مهم را نیز بر دوش خود احساس میکند. اگر خدایی نکرده پزشکی با تصمیم نادرست خود جان یک نفر را به مخاطره میاندازد، تصمیمات یک دامپزشک به جان و مال دهها، صدها و گاهی یک ملت گره خورده است.
در تمامی این سالها اگر برای شخص دامپزشک سختی هم بوده صبر پیشه کرده ولی امروز، امروز سختی پای اش را فراتر از مصائب کار گذاشته اینبار سختی در کنار «تصمیم» جا خوش کرده، تصمیمی سخت بین وجدان کاری و وجدان بیکاری! دستورالعمل آییننامه اجرایی ماده١٩ نظارت بهداشتی دامپزشکی مصوب ١٣/٩/٨٧ هیأت محترم وزیران صراحتا عدم واگذاری مسئولیت نظارتی به پیمانکار را تأکید کرده است.
به زبان سادهتر: نمیتوان همزمان هم ناظر بهداشتی یک واحد تولیدی بود، هم حقوق بگیر همانجا! اما با گذشت نزدیک به ٨ سال این قانون به عناوین مختلف اجرا نشده چراکه برخی صاحبان این صنایع شرکتها اجرای این اصل را مانع تولید میدانند. حال آنکه اصل ١٩ بر سلامت عمومی جامعه تأثیر مستقیم میگذارد و امید است حمایت جدیتر این موضوع تمام و کمال اجرا گردد تا رونق اقتصادی کشور همراه با شعار «امنیت غذایی از مزرعه تا سفره»، با بیش از پیش عملی شود.
- لطفاً نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- «انجمن» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
- «انجمن» از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای دین مبین اسلام باشد معذور است.
- نظرات پس از تأیید مدیر پرتال منتشر میشود.